معنی گور، ارامگاه، قبر، در گرو قرار دادن، مقبره, معنی گور، ارامگاه، قبر، در گرو قرار دادن، مقبره, معنی ;mc، اcاk;اi، rfc، bc ;cm rcاc bاbj، krfci, معنی اصطلاح گور، ارامگاه، قبر، در گرو قرار دادن، مقبره, معادل گور، ارامگاه، قبر، در گرو قرار دادن، مقبره, گور، ارامگاه، قبر، در گرو قرار دادن، مقبره چی میشه؟, گور، ارامگاه، قبر، در گرو قرار دادن، مقبره یعنی چی؟, گور، ارامگاه، قبر، در گرو قرار دادن، مقبره synonym, گور، ارامگاه، قبر، در گرو قرار دادن، مقبره definition,